دوسالی از اخرین بار که به بینایی سنج میرفتم ،میگذشت
و ناچار شدم تو این وضعیت قرمز کرونا نوبت بگیرم و برم
سه نفر جلوتر از من بودن با اینکه به موقعه رسیده بودم( نمیدونم این سیستم نوبت دهی ما کی قراره درست بشه! )
یه اقای چهارشونه با سبیل های بهرام بانی طور!
مدام توی سالن با حرکاتی اشفته راه میرفت
رو به منشی که دختر کم سن و سالی بود، کرد و گفت :نوبت ما نشد؟
- نه آقا چند بار میپرسید!؟
یهو آقا صداشو برد بالا
+همه هی میرن داخل و برمیگردن،چرا فقط نوبت ما نمیشه؟؟؟
- اونا زودتر از شما نوبت گرفتن
+ اهاان، اخه چقدر لاف میزنی،بگو از تریپ ما خوشت نیومده، نمیفرستی ما رو تو
یکی از اقاهای مسن که یه تسبیح دستش بود،گفت: اروم باش مرد ، الان منم ی ساعت تو نوبتم ، حرفی نمیزنم ، شماهم بشین الان نوبتت میشه
+ به من چه نمیری تو، حتما بیکاری، ما کار و زندگی داریم
- بیا اقا لیست رو ببین اسم شما نفر ۶ام
+ جمع کن اون لیستتو ، یه بچه مامانی اوردن گذاشتن اینجا
چند نفر سرشون رو تکون دادن
اون اقا دوباره گف : بیا بشین شیطون رو لعنت کن
+ ولمون کن بابا توهم، من باید همین الان برم تو، فهمیدی؟؟
مرد مسن گفت: لاالله الا الله ، اصن بیا بجای من بیا برو تو
از عصبانیت دستامو مشت کرده بودم
دیگه واقعا نمیتونستم سکوت کنم
رو کردم به اقای مسن: شما برای چی میخواین از حق خودتون بگذرین که همچین فردی رو راضی نگه دارین
+ تو چی میگی این وسط؟
گفتم: درست صحبت کن اقاا
+ هوووو بشین سرجات
صدامو بردم بالا و گفتم: تو از مرد بودن فقط یه سبیل کلفتشو داری
یهو اومد که بزنه تو صورتم که چند نفر گرفتنش
منشی به گریه افتاد
مرده همینجور داد و هوار میکرد و میگفت به سبیلای من توهین میکنی و....
منم ترسیده بودم ولی نمیخواستم کوتاه بیام
که اقای مسن گفت دخترم شما برین داخل، اینجا نباش
منم به حرفش گوش دادم و رفتم داخل
خانوم دکتر سریع زنگ زد به حراست
چند لحظه بعد اومدن و اقاهه رو بردن
هرکسی چیزی میگفت
یهو یکی از خانوما گفت: نباید با اینجور ادما دهن به دهن بشی
گفتم : اگه هم چیزی نگیم ، یعنی کارشون رو تایید کردیم و پررو تر میشن
اقا مسن گفت: دخترم به چه قیمتی، اگه میزدت چکار میخواستی کنی!؟
یه لحظه فکر کردم، واقعا اگه میزدم چکار باید میکردم!؟
بعد گفتم : اونوقت رضایت نمیدادم و کاری میکردم که بفهمه اینجا چاله میدون نیست
مرد مسن دوباره لا الله الا الله گفت و به تسبیحش که مدام دونه هاشو جابه جا میکرد ، چشم دوخت