پرسید: اگه فقط حق یک انتخاب داشته باشی، بین کسی که دوست داره و تو دوستش نداری و کسی که دوستش داری و اون دوست نداره؛ کدوم رو انتخاب می کنی؟!

گفتم: میدونی زن اگه عاشق نباشه، دیگه زن نیست

وقتی بوی عطر غذا پخش میشه توی خونه و اهالی خونه رو مست میکنه، که زن عاشق باشه

وقتی گیسوی بلند و تمنای دست معشوقی برای بافتنشون معنی میده، که زن عاشق باشه

وقتی برق چشم ها و دلبری هاش معنی میده، که زن عاشق باشه

وقتی اون خنده های از ته دل و نمایان شدن چال روی گونه و نشان لطافت خدا،  معنی میده که زن عاشق باشه

وقتی عصرهای جمعه باریکه ی نور افتاب روی قالی قرمز هال و بوی عطر چای دارچین معنی میده که زن عاشق باشه

چین های دامن گلدار وقتی به رقص میان که زن عاشق باشه 

غرق شدن توی آغوشش و دویدن خون توی رگ ها، وقتی معنی میده که زن عاشق باشه

دیوونه بازی و گرفتن دستش و رقصیدن زیر بارون وقتی معنی میده که زن عاشق باشه

اره رفیق، حق انتخابی نمیمونه

خدا زن رو با یک حاله ای پوشونده به اسم عشق 

زن که عاشق نباشه در ظاهر یه خداحافظی معمولی باهات میکنه، ولی اون خداحافظی معمولی یه جدایی ابدی درونش نهفته است

یه جدایی ابدی با خودش و زندگی