❗لطفا یا این پست را نخوانید یا تا انتها و بدون سوءظن بخوانید
برخلاف خیلیها که در دانشگاه از کلاسهای معارف بیزار بودن، من مصرانه در این کلاسها سوال میپرسیدم و در پی جواب بودم.
تا اینکه استاد (روحانی) یکی از دروس معارف، بحث حجاب را پیش کشید !
+خواهران شما نمیدونید اوضاع چقدر خراب شده، چند وقت پیش پسر دانشجویی پیش من اومد و گفت که من حتی با بوی بد جوراب یک دختر هم تحریک میشوم! حجاب کنید خواهران من
اصولا پیش میاومد که با استادان دروس مذهبی مخالفت و بحث کنم ولی خب همیشه با ارامش و احترام بوده ولی این بار با کمی اضطراب بلند گفتم :
-استاد یعنی منظور شما اینه که بخاطر تحریک نشدن یک شخص بیمار ما حجاب کنیم!؟
بهتر نیست جورابهامون را بشوریم!؟
+استاد کمی مکث کرد و گفت: این یک مثال بود، جامعهای که در اون حجاب رعایت نشه، کم کم اون جامعه فاسد و بیمار میشه
-پس یعنی خود شما هم ممکنه به این بیماری دچار بشید!؟
+استغفرالله از شما بعیده خانم..
- چی بعیده؟ اینکه حجاب رو اونجوری که شما تعریف میکنید تعریف نمیکنم( تمام زندگیم رو توی ذهنم مرور کردم) از اول ابتدایی، وقتی که دختر بچههای قد و نیم قدی بودیم که بدون بیان هیچ دلیلی گفتن باید این مانتو شلوار بدقوارهی سورمهای را همراه با این مقنعه سر کنید، مقنعهای که همیشه خدا کج میایستاد و خطش بجای زیر چانه، کنار گوشمان چشمک میزد! ( که بعد متوجه شدن نیاز نیست بچههای کوچک رنگ تیره بپوشن تا حجاب کنن و بچههای الان لباسهاشون غرق در رنگهاست) تا زمانی که در ۹ سالگی به سن تکلیف رسیدیم و گفتند که حجاب دستور خداست و در برابر چراهای ما میگفتند بعضی چیزها رو خدا واجب کرده و اگر انجام ندهی آن دنیا دچار عذاب اتش میشوی
و من متعجب از اینکه چرا همیشه مادر میگوید خدا بچه ها رو دوست دارد ولی قرار است مرا در اتش جهنم بسوزاند؟
و بخاطر الگو برداری از مادری که عاشقش بودم و همچنین ترس از عذاب خدا، هیچ وقت آن مقنعه را از خودم دور نکردم !
تا اینکه وارد مقطع راهنمایی شدیم، کتابهای دینی، همچنان از دستور خدا میگفتن و معلمهای دینی از حدیث پیامبر و به دار اویختن زنان با موهایشان!
ولی خب ما دیگه بچههای ۹ ساله نبودیم و مصرانه دنبال چرایی این مسئله و دبیرها پاسخی نداشتن جز اینکه مردان اگر موی شما رو ببیند دچار شهوت میشوند و به گناه میافتند، شما مروارید در صدف هستید و امثال اینها
جوابی که اولین پاسخ دخترها در برابرش این بود که یعنی ما بخاطر مردها حجاب میکنیم ؟
+خانم محترم بازیچهی دست فمنیسم و جریان های اونور ابی که شعار حجاب اجباری میدهند نشوید..
بین صحبت هاش پریدم و گفتم :
شما به قران اعتقاد دارین؟
من من کرد و گفت این چه سوالی معلومه
+قران با اون عظمت و بزرگیش ، هزاران دلیل برای اثبات و درستی خود بیان کرده! بارها دعوت به تفکر کرده و راه تفکر رو نشان داده ولی باز با این وجود، از همهی انسانها دعوت کرده، که اگه به درستیش شک دارن ایهای شبیه به این کتاب بیارن و در نهایت باز هم اختیار رو به خود انسان داده
یعنی نگفته من برحقم و تمام !
ولی شما و افرادی همعقیده شما اومدین گفتین صحبتهایی که میکنیم حق است و تمام !
تا اومدیم صحبت کنیم، اعتراضی کنیم بجای اوردن دلیل درست، مهر فمنیسم و ان ور ابی به پیشونیمون زدین، گفتید حجاب باید اجباری باشد و تمام
اگه این قانون درستیه چرا خودتان مرتب از اوضاع بد حجاب میگین!
اگر من با دلیل اتش و جنس مخالف قانع نمیشم چرا دلیل دیگری در رسانهها و این نظام اموزش وپرورش پیدا نمیکنم!؟
چرا لااقل به شیوهی دیگهای بیان نمیشه؟
چرا مثل قران عمل نمیکنین !؟
چرا خودم باید متوسل بشم به کتابهای مطهری و امثالهم !
- وقتی دلیلها رو نمیخواید ببینید، حرفی برای زدن باقی نمیمونه
+ فقط با نگاهی به ظاهرم میتونید متوجه بشین که نیاز نیست برای چیزی که پذیرفتم دلیل بیارید
میتونید متوجه بشین که انتقادم به کسانی که اشتباه قانون گذاری کردن، اشتباه کتاب نوشتن، اشتباه تدریس کردن، اشتباه سخنرانی کردن!
مثل وقتی که تو اواخر نوجونی داشتم به پوچی میرسیدم که یعنی ما خدا رو فقط بخاطر بهشت و جهنمش میپرستیم!؟ خب که چی!؟
و بعد که فهمیدم، خدا یعنی خود من، یعنی پرستیدن هم، یعنی پرستش عشق؛ تازه از پوچی خلاص شدم
- شیوهی درست گفتن چیه!؟
+ یادمه یه سخنرانی میگفت مادری اومده گفته دختر کوچولوم خدا رو دوست نداره و ازش میترسه،اون اخونده سوال پرسیده که ایا شما رفتار اشتباهی نداشتین!؟ و بعد از چند سوال و جواب اون خانم گفته که من هروقت بچم میافتاد یا جایی از بدنش زخم میشد میگفتم ببین خدا دید من رو اذیت کردی اونم تو رو اوف کرد!
بچمم گفته چقدر خدای بدی که سریع من رو اوف میکنه!!
ماها هم در جواب یه دختر که عاشق زیبایی، سریع میگیم پیامبر گفته این موهای تو رو به دار اتشین اویزون میکنن و ...
نمیگم این حدیث دروغ ولی هر سخن جایی و هرنکته زمانی دارد!
اولین بار جملهای که من رو به فکر فروبرد که شاید حجاب معنی دیگهای داره جمله چارلی چاپلین بود: دخترم هیچکس و هیچ چیز دیگر را در این جهان نمیتوان یافت که شایسته آن باشد که دختری ناخن پای خود را به خاطر آن عریان کند. برهنگی بیماری عصر ماست. به گمان من، تن تو باید مال کسی باشد که روحش را برای تو عریان کرده است.
+ خب اره کج سلیقگیهایی اتفاق افتاده
- چیزی فراتر کج سلیقگی
بگذریم استاد، به هرکسی نتوان گفت شرح قصهٔ خویش..
به قول استاد غلامی:ما سه مرحله داریم، حیا، عفاف، اصل حجاب
جمهوری اسلامی فقط به نوع حجاب تاکید کرد! بدون توجه به مراحل قبلی حیا و عفاف
جمهوری اسلامی به اصل تبیین حجاب نرسیده
+در واقع یه ساختمون ساخته شده روی ویرونهها!
بوی جوراب چی بود آخه :))) بوی بد جوراب زن و مرد مگه فرق میکنه؟ :))