زندگی من و تو

زندگی بی رویِ خوبش، بدتر است از مُردگی

زندگی من و تو

زندگی بی رویِ خوبش، بدتر است از مُردگی

پیوندها

لذت «هیچ» شدن

يكشنبه, ۲۱ فروردين ۱۴۰۱، ۰۱:۱۱ ب.ظ

خیلی لذت قشنگیه که به «هیچ» بودن؛ برسی.
این بزرگ‌ترین هدف و تلاشم برای سال جدید بوده و هست
ادعاهای زیادی داشتم. 
اینکه تو زندگی تلاشم شناخت خودم بوده
اینکه صبورم
مهربونم
با منطقم!
اینکه دوست داشتم بقیه تاییدم کنند، خوب بدونن من رو 
اینکه تو رابطه با د خودم رو عالی می‌دونستم و....
ولی دونه دونه رفتم سراغ شکستن این بت‌ها 

به قول عین صاد:

پناهندگی یعنی درک ضعف و جستجوی قدرت و پناهگاه

یعنی اول باید به «هیچ» بودن خودت ایمان بیاری بعد به بزرگی و قدرت خدا 
اینا دو مرحله‌اس،‌ دو مرحله سخت 
گاهی توی لحظات سخت به هیچ بودن خودم ایمان میارم
ولی به خالق نه! اونوقت به دست و پای یک «هیچ» دیگه می‌افتم و اینجوری می‌شه که  « ایاک نعبد و ایاک نستعین» رو به دروغ توی هر نماز تکرار می‌کنم

« برای سالک عاجز، اضطرار اول سیر است. آنجا که حساب ما صفر می‌شود؛ گنج‌های نهفته‌ای او ظهور می‌کنند. آنجا که ما هیچ می‌شویم به هستی او دست می‌یابیم و راه آنجا آغاز می‌شود که ما تمام می‌شویم»
عین صاد


وقتی به «هیچ» بودن برسی. می‌شی مثل یه نوزاد که همه چیز رو برای بار اول می‌بینه، می‌شنوه، لمس می‌کنه. می‌خواد تازه یاد بگیره.

برای رسیدن به «هیچ» مدام باید خراب کنی و وقتی رسیدی باید مدام بسازی ولی این ساختن با تک تک ساختن‌ها فرق داره .
توی هر مرحله از این ساختن باز هم ایمان داری که « هیچ» هستی 
حس تمام شدن و حس شروع شدن همزمان توی وجودت شعله می‌کشه
و مطمئنم حس نابیه :)

 

موافقین ۱۳ مخالفین ۰ ۰۱/۰۱/۲۱
Faezeh

نظرات  (۷)

۲۱ فروردين ۰۱ ، ۱۳:۴۱ مترسک ‌‌‌‌‌

هر موقع آدمیزاد بفهمه «هیچی نیست» تازه می‌تونه استارتِ «یه چیزی شدن» رو بزنه :)

تا نپذیری ضعف داری، نمی‌تونی قد بکشی و قوی بشی :)

پاسخ:
آره مترسک اینا رو خیلی وقت‌ها بهمون گفتن 
ولی راهش رو نشون ندادن 
شایدم راه مشخصی نداره. هرکسی یجوری باید خودِ بی‌نقصی که برای خودش ساخته؛ بشکنه

راستی خیلی ممنون بابت « در ستایش علم »

ان شالله ختم به خیر بشه

:)

پاسخ:
ممنونم :)

دقیقا حرفی که در پاسخ به مترسک زدی رو میخواستم به پستت بگم......... 

 

 

سلام رفیق :`)

پاسخ:
از جن می‌ترسی؟




سلام میخک عزیزم :)
۲۱ فروردين ۰۱ ، ۱۷:۰۸ مترسک ‌‌‌‌‌

آفرین! مثل خیلی چیزای دیگه که یادمون ندادن...

مخلصم :)

قطعا اگه ببینم می‌گرخم :`)

پاسخ:
توی قرآن داریم که پناه می‌برم به خدا از شر جن و انس
حالا توی متن هم گفتم که پناه بردن یعنی یک : درک هیچ بودن خودت دو پیدا کردن یک پناهگاه خوب و ایمان به قدرت اون پناهگاه

من یه شب خیلی حرف جن شد و حسابی ترسیده بودم چون تنها هم بودم 
بعد واقعا دلم می‌خواست ینفر پیشم بود تا از ترسم کم می‌شد 
میدونی‌یعنی پناهگاه رو اشتباه انتخاب کردم 
یعنی یه امتحان که پاس نشده ازش خارج شدم!
اینکه خودمون رو به چالش بکشیم؛ می‌تونه خیلی کمک کنه به خودمون که ببینیم چند چندیم
این طبیعیه که بگی از جن می‌ترسم ولی از خودت بپرس چرا
بعد ببین چقدر منطقیه و...
از خودت بپرس چرا تو نماز به پیامبر که می‌خوایم شهادت بدیم اول می‌گیم عبد؛ بعد می‌گیم رسول 
این عبد بودن چیه که اینقدر مهمه!
میدونی قبول دارم حرف های تکراری زیاد گفته میشه
ولی نگذریم ازشون. برامون سوال پیش بیاد. بریم دنبال جوابش
کتاب تنها پناه هم خیلی راجب این مطالب گفته :)


قبول دارم 

پاسخ:
:)

😇

سلام بانو جان

خوبی؟

از شاگردانت چه خبر؟ **

پاسخ:
سلام عزیزدلم
خوبی فاطمه جان
شکر خدا، می‌گم ازشون 
روزت مبارک :)

ارسال نظر

کاربران بیان میتوانند بدون نیاز به تأیید، نظرات خود را ارسال کنند.
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">