زندگی من و تو

زندگی بی رویِ خوبش، بدتر است از مُردگی

زندگی من و تو

زندگی بی رویِ خوبش، بدتر است از مُردگی

پیوندها

من از هموناییم که مدافع حقوق رانندگی خانوم ها هستم و وقتی میبینم کسی از رانندگی خانوما بد میگه یه ریز دفاع میکنم
تا جایی که طرف بگه غلط کردم :/
ولی خب مامانم پاک آبروی مارو برد !
عصری بود به مامانم گفتم ،بریم یه دوری بخوریم با صدای باند بالا ؟!
گفت باشه بریم
نشستیم تو ماشین و صدای اخوندی که داشت راجب احکام طهارت صحبت میکرد در ماشین طنین انداز شد :)
یهو مامانم اشتباهی پیچید در یکی از شلوغ ترین خیابون ها
و قصد دور زدن داشت
و این شد شروع مکافات همین قصد مامان :)
به صورت افقی گیر افتاده بودیم توی یک خیابون عمودی !
از دو طرف بوق بوق
و من دوست داشتم از خجالت سرمو بکنم توی داشبورد :)
خلاصه با مشقت های فراوان
و راهنمایی مردهایی که بر سر میزدن از اون مخمصه خارج شدیم
و مامان داشت غرغر میکرد که دیگه نگی ببرم بیرون و ....
منم میگفتم من ....اگه بگم دیگه مادر عزیزم :)
که یهووو
+مامااااااااااااان
-زهر انار ،چرا جیغ میکشی
+ یور ماشین رفتتتت
- کجااا
+ کلا ساییدی به شاه جاده ها
- یا همه ی اماما، راست میگی
+ مامااان نگو که متوجه نشدی
و در ایینه بغل صاحب نیسان آبی رو میدیدم که به قدری تعجب کرده بود که انگار ماشین فضایی دیده
خلاصه مامانم بلاخررره تونست صد متر پایین تر پارک کنه
و بعد از زدن ب صورت خودش و من!
رفت پیش راننده نیسان و گفت چقدر جریمه بدم
گفت:ماشین من که چیزیش نشد ،شما مواظب خودت باش:/
تو را برگشت رکورد خوندن آیت الکرسی رو شکوندم تا به سلامت برسیم به خونه
و فعلا مامان ماشین رو برعکس پارک کرده تو پارکینگ ،تا اون خط ممتدش رو بابا نبینه :)
منم دارم تمام تلاشم رو میکنم که چغلی نکنم :)

موافقین ۱۲ مخالفین ۰ ۹۹/۰۵/۱۹
Faezeh

نظرات  (۱۴)

دیوونه اون باند بالا شدم😉😂

 

هیچی نگم بهتره😐😂

پاسخ:
:))
نه بگو بگو ، بگو امیدوار شم به خودم که هنوز میتونم یه خنده ی کمی کشدار رو لب ها بشونم 
بگو تا بگم درود خداوند بر شما باد:)
مگرنه پست گریه دار میزارم:/
از ما گفتن بود

:))))

عالی بود😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😐😐😐😐😂😂

خوبه؟😂

پاسخ:
دم شما گررم :))
درود خداوند بر شما و پدر و مادر و جد بزرگوارت :)))
عااااالیه من الان رو ابرهام:)

بسی متچکریم (:

:))

پاسخ:
؛))

واهاهاهاهایییی

اخه باند بالا و سخنرانی ؟؟؟؟ عجیب !!!

پاسخ:
الان جهت امیدواری خندیدی؟ :))
میدونی زری جان ،من و مامانم توی اهنگ سلیقمون زمین تا اسمونه
مامانم اهل اهنگ های قر کمری :)
من تصنیف و اهنگ ملایم و ارامش بخش :)
واسه همین به نتیجه ی مشترکی نمیرسیم معمولا ،رادیو روشن میکنیم:)

نگووو

من از اوناییم که از رانندگی به شدت میترسم

پاسخ:
من از اوناییم که به شدت دلم میخواد برم رانندگی یاد بگیرم:)
و وقتی تو ماشینیم که با سررعت میره 
با اینکه دارم سکته میزنم
ولی کیف میکنم :)

من تازگیا ترس از رانندگی پیدا کردم

قبلا اینطوری نبودم

نمیدونم چه اتفاقی افتاده که ترسیده شدم

واسه همین هروقت میرم آزمون شهری میدم گند میزنم :(

پاسخ:
الان حدیث جان به شماهم باید بگم
الکی محض دلخوشی من به این پستم بخند؟ 
وی‌میرود در افق محو شود :(
.
یکی از تفریحات من مقابله با ترسامه
تو یک پست مینویسم حالا
ولی خیلی حس خوبیه وقتی میتونی ترس رو شکست بدی:)
فعلا تو کار برطرف کردن ترسم از سوسکم:)
یکم پیش رفتم ؛)

همه جملات یه طرف، کل قصه یه طرف این جمله نغز یه طرف دیگه:

"رفت پیش راننده نیسان و گفت چقدر جریمه بدم"

 

:))))))))))))))))))

 

حالا عیال به من خرده میگیره میگه چرا وقتی یه خانم رانندگی میکنی بهش راه میدی، میگم خب بنده خدا هول نشه دیگه گناه داره ... هر چند زیر چشمی غرولند میکنه ولی نمیدونه که به خدا میترسم یا بزنم بهش یا بزنه بهم بعد مجبور شم جریمه شو بدم :))))))))))))

پاسخ:
:))))))
ولی خدایی خانوما اشتباهی هم تو رانندگی مرتکب بشن همون بخاطر هول شدن از شلوغی یا حالا رفتن تو جدول و درخت :)
ولی اقایون قابلیت تصادف های زنجیره ای و به پا انداختن خون و خونریزی رو دارن :)
بعد همین رانندگی خانوم ها هم علت داره
یه بزرگی به یک اقا پسر میگفت فرض کن تو خیابون یک نفر رد بشه بگه زیپ شلوارت بازه چکار میکنی؟ گفت چک میکنم، خب فرض کن نگاه کردی دیدی بسته اس ولی نفر دوم و سومم بگن بازه ، گفت خب بازم چک میکنم
گفتش حالا فرض کن شب قراره بری عروسی،آیا باهمون شلوار میری،یا شلوار دیگه ای؟ گفت خب خودم رو راحت میکنم با شلوار دیگه ای میرم:)
گفت رانندگی خانوم ها هم همینه،از بس این رو تلقین کردن بهشون که شما رانندگیت خوب نیست و جک و ... ساختن براشون ،دیگه بدون اشتباهی هم خودشون باورشون شده :)
ممنون از نظرتون :)

چقد هیجان انگیز!

پاسخ:
الان مسخره میکنید؟ :/

نه من خودمم هنوز گواهینامه ندارم و یه بار ماشین مامانم رو میخواستم از میوه تره بار دربیارم موقع در اومدن از پشت زدم به یه ماشینه که خداروشکر چیزی نگفت :)) یه جا هم نزدیک بود بزنم تو شیکم یه ماشین دیگه که طرف سریع داد زد و وایسادم. وقتی رسیدم خونه 12 ساعت خوابیدم و 3-4 سال دنبال گواهینامه نرفتم :))

پاسخ:
اوه اوه
باز خداروشکر هردوبار چیزی نشده :)
ولی درکل بنظرم برید دنبال گواهی نامه ،این اتفاقا عادیه
مثلا من تا حالا ۴ بار موقع شنا کردن تا یک قدمی مرگ رفتم ولی بازم یکی از تفریحاتم شنا کردنه:)
حالا هم اگه خرج رو دستم نمیزاشت سر ماشینم بلاهای زیادی می اوردم:)
۲۱ مرداد ۹۹ ، ۰۰:۳۲ ملیکا موحد

با افتخار دنبال شدید 

من پیج نویسندگی دارم   منو دنبال کنید شادمان میشم. 

 نویسا باشید.   

 

اکثر پست هاتون  را  خواندم   . خاص و  دلنشین بود جوجه رنگی جان.  

مخزی 

پاسخ:
خیلی ممنونم:)
چشم:)
تا حالا کسی جوجه رنگی بهم نگفته بود :دی
ممنون:)
۲۱ مرداد ۹۹ ، ۰۰:۴۶ رحیم فلاحتی

خوشحالم که سلامتید :))

پاسخ:
خیلی ممنونم:)
سلامت باشید:)

آخه تنها کاری که بلدن مردا انجام بدن رانندگیه واس همین. طفلی مامانا اینقدر مشغله دارن که راننندگی مهم نیست

پاسخ:
از این منظر نگاه نکرده بودم به قضیه ؛)

همین که سلامت رسیدید خودش مهمه😐😅

پاسخ:
اوهوم:)
یه اتفاق دیگه میفتاد فک کنم باید مرغی، گوسفندی چیزی نذر میکردم که سالم برسم :)
۲۵ مرداد ۹۹ ، ۱۲:۲۷ امیرحسین خالدی

😂😂😂😂😂 انصافا استعداد نویسندگی دارید 

پاسخ:
:)))
خوبه چهار نفر مث‌شما اینجور بهم اعتماد به سقف بدن:)
من کتاب میدم بیرون :)))

ارسال نظر

کاربران بیان میتوانند بدون نیاز به تأیید، نظرات خود را ارسال کنند.
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">