فقط کمی دردودل :)
روز به روز آدم های بیشتری رو میبینم که شغلشون ،گشتن توی اشغال های هم وطن هاشونه!
روز به روز تعداد پسربچه هایی که مرتب میگن خانوم ی آدامس میخری ؟؟
خانوم یدونه فال بردار، تورو خدا
خانوم نمیخوای وزن بگیری خودت رو؟؟
خانوم ، خانوم ، خانوم
روز به روز به تعداد پیام هایی که دوستام تو خیریه ها میدن اضافه میشه
که فلان دختر نیاز به جهزیه دارن
فلان خانواده یخچال ندارن
فلانی بچه اش پول عمل نداره و....
و روز به روز مواد غذایی و لباسا و خونه و ماشین و .... گرون، گرون تر میشن
روز به روز پولدارا پولدارتر میشن
فقیر ها فقیر تر
روز به روز آدم های بیشتری میان زیر خط فقر
میدونید من ادم این گلایه ها نیستم
همیشه معتقد بودم بجای فقط حرف زدن و گلایه کردن
سعی کنیم کمک کنیم ، سعی کنیم یکاری کنیم برای کمتر شدن این فاصله ها
ولی گاهی خسته میشم
از این که این همه آدم سعی میکنن این فاصله طبقاتی رو میلیمتری کم کنن
و یه عده ای با تمام قدرت میان این فاصله طبقاتی رو میلیون ها فرسخ زیاد میکنن
من داغون میشم از دیدن چشمای شرمنده پدری
از بی پناهی یک مادر
از فرزندی که آینده اشو به یغما بردن
من فقط کمی خسته شدم...
+بیمارستان های بیماران کرونایی تو شهرهای قرمز علاوه بر نیاز به نیروهای جهادی،نیاز به غسل دهنده فوتی های کرونایی هم دارن
و علاوه بر اون نیاز شدید به میوه و شیر
اگه فکر میکنید که میتونید کمکی کنید، یا علی :)
.
.
الهی و ربی من لی غیرک
فائزه جان این پست پیشنویس بوده؟!