زندگی من و تو

زندگی بی رویِ خوبش، بدتر است از مُردگی

زندگی من و تو

زندگی بی رویِ خوبش، بدتر است از مُردگی

پیوندها

۱ مطلب در تیر ۱۴۰۴ ثبت شده است

مادر شدم....

چقدر این چهار حرف رو دور می‌دیدم و چقدر الان شنیدن این آوای چهار حرفی برام آشنا شده.

مادر !

این جمله‌ی تکراری که تا مادر نشدی یا تا بابا نشدی؛ نمی‌فهمی. الان با گوشت و پوست و استخون درک می‌کنم. 

می‌دونی اون روز به د می‌گفتم: چجوری همچین عشقی و همچین حس خاصی یه جای قلبمون مخفی شده بود و ما الان درکش کردیم؟ 

خیلی جذابه نه!؟ یه مدل دوست داشتن و عشق که اصلا نمی‌دونستی وجود خارجی داره. قبلا فکر می‌کردم احتمالا بچه‌ام رو کمی بیشتر از برادر زاده‌ام دوست دارم ولی الان می‌فهمم که اصلا جنسش، لطافتش و همه‌ی ابعاد وجودی این عشق فرق داره.

بخاطر همین حس کردم نباید جای همچین حسی توی وبلاگی که یار قدیمی من بوده؛ خالی بمونه.

وبلاگ قبلی‌ام ۵،۶ تا دوست بودیم که فقط منتظر بودیم که ستاره‌ی یکیمون روشن بشه و سریع می‌‌رفتیم و نظر می‌ذاشتیم و گپ می‌زدیم. یه محبتی بینمون بود فارغ از جنسیت و بیان کردن. توی این وبلاگ هم دوستی‌های قشنگی شکل گرفت. بعضی‌هاش با کانال تلگرام ادامه پیدا کرد و بعضی نه. دیگه فکر می‌کردم هیچ وقت اینجا قرار نیست بنویسم. حتی ۱۴۰۴/۰۴/۰۴ هم گذشت و ننوشتم :)

ولی امشب وقتی به سختی چشام باز می‌شن. وقتی نگاه مژه‌های بلند پسرک کردم. فهمیدم به جز نوشتن توی دفتر خاطراتم‌، اینجا هم باید چراغش روشن بشه :)

و الان فهمیدم که دلم براتون تنگ شده بود رفقای وبلاگی :)

۶ نظر موافقین ۸ مخالفین ۰ ۱۹ تیر ۰۴ ، ۲۳:۵۷
Faezeh